شما هم مسئولید
شما هم مسئولید
فقط چند ساعت تا شروع یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقیمانده. به عبارتی قرار است طی همین چند ساعت، بخش عمدهای از سرنوشت چهار سال آینده کشور شما (و بلکه بیشتر) رقم بخورد. به نظرتان در این چند ساعت، وظیفه شما چیست؟ البته منظورم از شما، «شما»یی است که به نظام جمهوری اسلامی علاقمندید؛ یعنی دقیقا خود «شما». پیشنهاد من برای چند ساعت آینده اینهاست:......
1- اولین اصل، حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای رای است. پس همین الان به سراغ کسانی بروید که حدس میزنید هنوز برای شرکت در انتخابات مصمم نیستند. حتما در اطرافتان چندتایی از این افراد پیدا میشوند. توی فامیل، دوست، همسایه، همکار، سبزی فروش سر کوچه و... بالاخره حتما کسی هست که نخواهد رای بدهد. دعوتشان کنید برای شرکت. با بهترین زبانی که بلدید. خیلیها هستند که اگر شما دعوتشان کنید، حتما میآیند. شاید حتی اگر این کار را نکنید، بعدا در قبال این کمکاریتان مسئول هم باشید. نگران هم نباشید که اگر طرف در انتخابات شرکت کند، به کسی غیر از کاندیدای مورد نظر شما رای میدهد. یادتان که نرفته؛ مهم «حضور حداکثری» است.
2- احتمالا افراد مشمول بند فوق، دلایلی (یا حتی بهانههایی) برای عدم حضورشان داشته باشند. بهتر است که اول به این شبهات فکر کنید. وبرای آنها پاسخ مناسبی بیابید و با دیگران نیز در میان بگذارید قطعا شنیدن آنها از زبان یک دوست میتواند خیلی در رفع شبهات کمک کند. شما همان «دوست» هستید.
3- در مرحله بعد، افرادی هستند که قصد شرکت در انتخابات را دارند، اما هنوز کاندیدایشان را انتخاب نکردهاند. یا مثلا میخواهند رای سفید بدهند. «شما» مشاور خوبی برای آنها هم هستید. سر صحبت را باز کنید (با هر روش خوبی که بلدید) و کاندیدای مورد نظرتان را به آنها پیشنهاد کنید. توجه کنید که در این زمان اندک باقی مانده، فرصتی برای نمایش بازی کردنهای مرسوم این مباحثات نیست. مثلا این که بخواهید نشان بدهید شما هم هنوز در تصمیمتان مردد هستید یا چیزهایی از این دست. خیلی محکم حرف بزنید. مصمم بودن شما، در تصمیمگیری آنها هم تاثیر دارد. مثل من که همین الان به همهتان پیشنهاد میکنم به «..........» رای بدهید.
4- البته شاید افراد مشمول بند فوق هم دلایل و شبهاتی داشته باشند. پس این بار هم بهتر است اول به شبهات فکر کنید. مثل من که فکر کردهام و تعدادی از شبهات احتمالی و پاسخ اجمالیشان را اندیشیده ام. یادتان که نرفته: «شنیدن آنها از زبان یک دوست میتواند خیلی در رفع شبهات کمک کند. شما همان «دوست» هستید.»
5- اگر در حین بحثهایتان به این نتیجه قطعی رسیدید که در انتخابتان اشتباه کردهاید، «غدبازی» هم هنر نیست. در هر صورت به کاندیدای اصلح رای دهید؛ حتی اگر احتمال میدهید که رای نمیآورد. شاید خیلیهای دیگر هم مثل شما فکر کنند. و اگر آن «خیلیها» هم به این بند عمل کنند، چه بسا کاندیدای شما در همان مرحله اول انتخابات به ریاست جمهوری برسد. حتی اگر کاندیدایتان رای نیاورد، باز هم شما به وظیفهتان عمل کردهاید. یادتان هست این جمله را: «ما موظف به تکلیفیم، نه نتیجه.»
6- اگر همه اطرافیانتان قرار است در انتخابات شرکت کنند و اتفاقا همهشان هم قرار است به کاندیدای اصلح مورد نظر شما رای بدهند، باز هم کار شما تمام نشده. دایره را بزرگتر کنید. به افراد توی دفتر تلفنتان پیامک بزنید و به افراد توی لیست ایمیلتان ایمیل. وبلاگتان را به روز کنید یا توی وبلاگ بقیه کامنت بگذارید. عکس کاندیدای محبوبتان را پشت شیشه ماشین بچسبانید. یا حتی توی تاکسی و اتوبوس و مترو با دوستانتان جوری درباره کاندیداها حرف بزنید که بقیه هم بشنوند.
7- یک چیزی هست به اسم «مارپیچ سکوت» که آدمها میافتند تویش. حالا این مارپیچ چیست که اینقدر خطرناک است؟ ماجرا از این قرار است که وقتی آدمها میبینند (یا حتی فکر میکند) بیشتر اطرافیانشان به چیزی علاقه نشان میدهند، دیگر جرات نمیکنند برخلاف آن موضوع اعلام نظر کنند. به این ترتیب، آن موضوع دوم میافتد توی یک مارپیچی از جنس سکوت و کمکم به فراموشی سپرده میشود. حالا آیا این مارپیچ واقعا اینقدر قوی است و ما اینقدر در برابرش دست و پا بسته؟ نه؛ آدمهایی هستند که جرات دارند حقیقت را بگویند، حتی اگر بقیه مخالف باشند. این آدمها توان شکست چنین مارپیچی را دارند. سعی کنید «شما» هم از آنها باشید.
8- در تمام بندهای فوق، دو پیشفرض را فراموش نکنید: «نیت»، «ادب» و «منطق». خودم هم میدانم که شد سه تا. ولی فرضم بر این است که حتما شما با «نیت خدایی» وارد چنین کاری میشوید. پس میماند آن دو تای دیگر که اگر نباشد، کل کار سیاسیتان زیر سوال است. توهین، تهمت، غیبت، سیاهنمایی، تخریب شخصیت، دروغ، فریب و هر اقدام رذیلانه دیگری که خیلیها فکر میکنند برای رسیدن به هدف لازم است، برای «شما» مجاز نیست.
یادتان باشد که نتیجه صحبتهای شما هرچه شد، اصلا نتیجه انتخابات هرچه شد، ما همه با هم برادریم (و بعضیهامون خواهریم) و قرار است با هم برای سرافرازی ایران اسلامی تلاش کنیم. پس هیچ چیز ارزش آن را ندارد که بینمان تفرقه ایجاد شود. بعد از انتخابات، اگر کاندیدایتان رای آورد، یک جعبه شیرینی بگیرید و به مناسبت اعیاد شعبانیه در بین آنها تقسیم کنید. اگر هم کاندیدایتان رای نیاورد، دو جعبه شیرینی بگیرید، یکی را به مناسبت اعیاد شعبانیه و دیگری را به مناسبت پیروزی کاندیدای حریف در بین مخاطبانتان پخش کنید. اگر باز هم پول داشتید، یک جعبه شیرینی هم به خاطر حضور حماسی مردم در این انتخابات. حماسهای که شما هم قطرهای از دریای آن بودید.